مهمترین حوزههای جغرافیای سیاسی قلمرو نوروز عبارتند از خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز که ملل نوروز را در خود جای دادهاند؛ نواحی که هر کدام کم یا زیاد با مشکل کمآبی مواجهند.
هر چند به نظر میرسد اوضاع قفقازیها بهتر باشد اما به نوشته برخی رسانههای جمهوری آذربایجان، احداث چندین سد از سوی ترکیه بر بستر رودخانههای مهم منطقه مانند ارس، در آینده نزدیک موجب خشکسالی، از بین رفتن کشاورزی، خالی شدن روستاها و مهاجرت مردم مناطق مختلف جمهوری آذربایجان خواهد شد.
اوضاع آسیای مرکزی هم چندان مطلوب نیست و خشکسالی مردم کشورهای این منطقه را نیز تهدید میکند. بنا به اعلام دانشمندان دانشگاه نبراسکا-لینکلن در آمریکا، منطقه بیابانی در ۴۰ سال گذشته در برخی از مناطق آسیای مرکزی ۱۰۰ کیلومتر گسترش یافته و این وضعیت قطعاً به دلیل تغییرات سریع آب و هوایی رخ داده است.
در خاورمیانه هم اوضاع نیازی به توضیح ندارد و بسیاری از وقوع جنگ آب در آینده نه چندان دور خبر میدهند.
تغییرات اقلیمی، خشکسالی و بحران آب مشکلات پیدا و پنهان پرشماری را هم پیش روی اقتصاد ایران قرار میدهد.
گزارشی که بخشی از تهدیدات پیش روی ما را تصویر میکند
عدم رشد تولید، کاهش و توقف فعالیت پالایشگاهها، کاهش تولید صنایع آببر، اختلال در تامین برق از سدها و نیروگاههای برق آبی، کاهش امنیت غذایی و افزایش تورم ناشی از کمبود مواد غذایی، تهدید سلامت جامعه و افزایش هزینههای اقتصادی درمان از جمله این مشکلات است.
بحران آب و خشکسالی پدیدهای است که از گذشته تاکنون بسیاری از کشورهای جهان از جمله، ایران را مورد تهدید قرار داده است، اما در شرایط موجود عوامل متعددی از جمله رشد روز افزون جمعیت و در نتیجه افزایش تقاضا برای آب، تغییرات شرایط آب و هوایی، کاهش بارندگی و محدودیت سفرههای آب زیرزمینی این بحران و تبعات ناشی از آن را تشدید میکنند.
در کنار این عوامل گفته شده مسائلی همچون علمی نبودن کشاورزی، نبود فرهنگسازی در مصرف آب، اجرایی نشدن قوانین و مقررات مربوط به آب و نگاه مقطعی به چالش بحران آب مشکلات را چند برابر میکند و به یقین درصورت ادامهدار بودن، ضربات جبرانناپذیری را به جامعه و اقتصاد کشور وارد خواهد کرد.
در گزارش اخیر مجمع جهانی اقتصاد، پنج ریسک شامل بحران اشتغال و معیشت، سرخوردگی جوانان، رکود اقتصادی طولانیمدت، بحران منابع طبیعی، از دست دادن تنوع زیستی و فروپاشی اکوسیستم برای اقتصاد ایران شناسایی شده است.
دیدگاههای کارشناسانه
«وحید شقاقیشهری» کارشناس مسائل اقتصادی در واکنش به این گزارش میگوید: بحرانهای نوظهور در ایران بسیار پیچیدهتر از بحرانهایی است که مجمع جهانی اقتصاد به آنها اشاره کرده است. بحرانهایی نظیر آب، محیط زیست ریزگردها و آلودگی هوا، فرونشست زمین و خشکسالی، پیری جمعیت، صندوقهای بازنشستگی و فرسودگی اقتصادی ایران، از جمله اَبَرچالشهای ایران در دهه پیش رو قلمداد میشوند، همچنین باید به این نکته اشاره کرد، هر چند شاید در نگاه اول این بحرانهایی که به آنها اشاره شد، ارتباطی با اقتصاد نداشته باشند، اما باید توجه داشت، برای رفع آنها به منابع مالی عظیمی احتیاج است که این مسئله برای اقتصاد ایران، بسیار چالشبرانگیز است، با توجه به مشکلات مالی و کمبود منابعی که دولت با آنها دست و پنجه نرم میکند. بحرانهایی که به آنها اشاره شد، در حال حاضر از اهمیت بیشتری نسبت به بیکاری، اشتغال و تورم برخوردارند، زیرا آنها منابع دولت و کشور را برای حل شدن خواهند بلعید.
«آلبرت بغزیان» دیگر اقتصاددانی است که در این باره اظهار میدارد: در صورت بروز بحران طبیعی همچون بحران آب یک سری اتفاقات واقعی همانند کاهش تولید در اقتصاد رخ میدهد. از سوی دیگر صنایعی که مصرف آب بالایی دارند همانند فولاد تحت تاثیر قرار میگیرند و این درحالی است که کمبود آب بهانهای برای گرانی قیمت میوه و مواد غذایی هم میشود.
به گفته این اقتصاددان کنترل شرایط، مدیریت درست میطلبد. کشوری که با بحران آب روبهرو باشد هم شاهد خسارت جانی و مالی خواهد بود و هم اقتصاد آن با چالش روبهرو میشود. این درحالی است که برخیها راهحل مدیریت شرایط را گران کردن آب میدانند و معتقدند اینگونه مصرف مدیریت میشود حال آن که مدیریت آب اینگونه نیست و باید برنامه و انگیزه برای تغییر را ایجاد کنیم.