در سالها اخیر، اخبار نگرانکننده تخریب بناهای تاریخی بیشتر به گوش میرسد. مطالعه آمار و نمونههای چند سال اخیر نشان میدهد که سطح این حوادث فراتر از چند مورد پراکنده و تصادفی است و خطری جدی میراثهای معماری را تهدید میکند.
به گزارش نوروز، کارشناسان معماری معتقدند در چهار دهه گذشته، نه تنها کمتر شاهد ظهور بنایی در خور نام ایران بودهایم، بلکه با ریزشهای کوچک و بی صدای شمار زیادی از پلها و فروپاشی ساختمانهایی چون پلاسکو و متروپل، گویا به دوره زوال معماری ایرانی رسیدهایم.
در این میان، وزیر میراث فرهنگی بیان داشته بافت تاریخی باید شهرداری خاص خود را داشته باشد تا به صورت تخصصی این موارد مدیریت شود. ما برای این امر فرمول واحدی ارایه ندادیم و به استانها تفویض اختیار کردیم. بعد از انقلاب آسیب در معماری داشتیم و آن را نابود کردیم و معماری جدیدی بروز ندادیم و ساختمان درست و المانی را نساختیم.
سیدعزت الله ضرغامی حدود یک هفته پیش در هشتمین اجلاس عمومی شورای عالی استانها اظهار داشت شورای شهر و روستا و شهرداری ها خط مقدم تحقق بخشیدن به این اهداف هستند همچنین باید نگاه درستی به راهبرد های حاکمیت داشته باشید چرا که مستقیما با نظرات مردم مواجه هستید. شهرداری باید برای انجام امور درآمد داشته باشد، پیشنهادات ارائه شده به دودسته تبدیل میشود برخی اعتبار میخواهد و برخی نمی خواهد.

سخنان ضرغامی با واکنش هایی همراه بود، به طوری که رئیس شورای اسلامی شهر تهران نسبت به اظهارات وی در خصوص به هم ریختگی معماری پس از انقلاب اسلامی واکنش نشان داد و گفت: معماری ایران از زمان پهلوی دوم دچار بهم ریختگی شده است.
مهدی چمران گفت: معماری ما در دوران پهلوی دوم برهم ریخت و پس از انقلاب اسلامی تلاش شد به معماری اصلی خودمان که معماری اسلامی و ایرانی بود باز گردیم ولی آن روش ادامه پیدا کرد.
همچنین پیروز حناچی استاد دانشگاه و شهردار سابق تهران نیز با درج مقالهای با عنوان «معماری ایرانی اسلامی -هویت ملی» نوشت: شکل گیری معماری باکیفیت یک فرایند است. عوامل زیادی در شکل گیری آن نقش دارد. اقتصاد کلان و اقتصاد بخش مسکن، خواست و آموزش مردم، معماران، طراحان و مشاوران، اصلاح ضوابط طرح جامع و به تبع آن طرح تفصیلی شهرها و تغییر شرح خدمات طرح های توسعه و عمران شهری، الگوسازی و توجه به وظایف حاکمیتی و داشتن نگاه کیفی و ارجحیت آن بر نگاه کمی و حل مشکل شهرداری ها برای رسیدن به این هدف که مستلزم استفاده از بهترین کارشناسان مرتبط با این موضوع است، مقدمات رسیدن به این هدف مهم است.
از دید وی، عواملی چون ضعف نگاه حاکمیتی در دولت، علاقه شهرداری ها به تامین بودجه از این محل، تقاضای مالکان و سازندگان، اغوای شهرداری ها در مقابل وجوه تقدیمی برای صدور مجوز برای تراکم -وجوهی که تنها بخش کوچکی از آن به شهر می رسید- نوعی از معماری خاص و پرتراکم را به شهرها و به ویژه کلان شهرها تحمیل کرد. گذار از کیفیت، توجه به کمیت و استفاده از حداکثر تراکم ممکن و به تبع آن تولید رانت موجب شد نظام مدیریت شهری به شهرداری های رانتیر تبدیل شود و آنچه امروز داریم محصول این نگاه است.