دوره ساسانیان را میتوان آغاز پدیدار شدن هویت ایرانی دانست که طی این دوره به مهمترین وجه ساکنان ایران زمین تبدیل شد.
اگرچه ورود اسلام برای مدتی این هویت را به هماوردی گرفت اما خیلی زود به تعامل رسیدند و طی قرون دوم تا پنجم تکاپوهای جدیدی آغاز شد و ایرانیتی دیگر در تعامل با اسلام به وجود آمد؛ هویتی تاریخی- فرهنگی که در کنار دیگر اشکال هویت جمعی و در تعامل با آن طی قرون بعدی به حیات خود ادامه داد.
به این دلیل که برخورداری از سرزمین مشترک در یک مدت طولانی یکی از مولفههای تعیین هویت ملی محسوب میشود میتوان اینگونه عنوان کرد که مردم قفقاز با ایران دارای اشتراکات هویتی هستند. به خصوص که داشتن سرزمین مشترک در طول تاریخ سبب شده که مردم این مناطق دارای فرهنگ، تاریخ، دین و احساس مشترک با یکدیگر شوند که اینها هم جزئی از دیگر مولفههای هویت ملی محسوب میشود.
بنابراین در خصوص هویت ملی در قفقاز میتوان به دو رشته عناصر اشاره کرد؛ یک قسمت مربوط به قبل از ورود اسلام و دیگری مربوط به ورود اسلام و ویژگیهای مذهبی آن است که این دوره جدید نیز خود به دو دوره یعنی از ورود اسلام تا رسمیت یافتن تشیع در دوره صفویه و از دوره صفویه به بعد تقسیمبندی میشود. در همین دوره هویت ایرانی با هویت اسلامی امتزاج پیدا کرده و بخش جداییناپذیر هویت ایرانی شده است.
سرزمین قفقاز دیرگاهی یکی از ولایات ایران بوده (تا دوره قاجاریه) و فرهنگ، تاریخ، آداب و سنن ایرانی در آن ساری و جاری بوده و طی سالهای بعد از جدایی از ایرانی با وجود تمام سیاستهای اعمال شده در این سرزمین، هنوز فرهنگ ایرانی از چهره این سرزمین و از ضمیر مردمان آن رخت برنبسته است به گونهای که میتوان آن را بخشی از تاریخ مردم ایران زمین دانست.
البته با توجه به وجود مولفههای فرهنگ ایرانی-اسلامی در مناطق پیرامونی ایران به ویژه قفقاز، یکی از خصوصیات مناسبات ایران و حوزههای پیرامونش در ادوار معاصر آن است که به رغم تاثیر متقابل و کم و بیش مستمر آن دو حوزه بر یکدیگر، کم و کیف این تاثیر متقابل و آثار مترتب آن هیچگاه به نحوی شایسته و در خور مورد معرفت و شناسایی قرار نگرفته است؛ به گونه ای که پس از فروپاشی شوروی و تشکیل سه جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان با توجه به پیوندهای تاریخی، اشتراکات فرهنگی و همسایگی، ایران نتوانسته جایگاه درخوری در این منطقه پیدا کند و آنچه که مشاهده میشود بیشتر نفوذ قدرت های دیگر در این منطقه است.
مهدی احمدی؛ دانشجوی دکتری تاریخ ایران دانشگاه تربیت مدرس