اجسام بینوایی هستند که کمتر در شهرهای ما دوام میآورند، گاهی خراب میشوند، گاهی تکهتکه میشوند و هر تکهای از آنها در گوشهای از شهر پیدا میشود و گاهی هم یکشبه به سرقت میروند.
به گزارش نوروز، کارشناسان فرهنگی میگویند مجسمههایی که در سطح شهرها نصب میشوند، از جمله هنرهای شهری به حساب میآیند که با توجه به کاربرد در محیط جانمایی میشوند. در ایران نیز این هنر، یکی از پرکاربردترین هنرها در سطح شهرها است که وظیفه سازمان زیباسازی است بر این نوع از هنر نظارت و در واقع هنرمندان را برای اجرای این آثار بسیج کند.
تخریب به بهانه مرمت
به گزارش خبرگزاری مهر در آستانه تابستان پارسال، جریانی در برخی شهرها از سوی سازمانهای زیباسازی به راه افتاده که بر اساس آن، آثار و مجسمههایی که سالهای بسیاری از عمر آنها گذشته و بسیار فرسوده شدهاند و همچنین آثاری که جانمایی کارشناسی و درستی نداشتهاند، یا مرمت و جابجا میشوند یا اقدام به تخریب آنها میکنند.
نمونههای تخريب يا اقدامات منجر به تخريب يا بیتوجهی به ساخت و سازهای منتهی به تخريب پرشمارند.
به هم ريختن نمای آرامگاه فردوسی درست زمانی که آرامگاه فردوسی میرفت به ثبت جهانی يونسکو برسد، کندن سر سربازان هخامنشی در تخت جمشيد، لطمه زدن به برج گنبد قابوس، فروريختن قلعههای با عظمت ساسانی، ويران کردن چارطاقیهای آتشکدههای مشهور دوران ساسانی، غارت گنجينههای رامهرمز، تخریب یک سازه قدیمی در سبزه میدان قزوین، تخریب مجسمه سردار اسعد بختیاری، تخریب مجسمه خیام در پارک لاله تهران، ویرانی تندیس آرش کمانگیر در ساری، آتش زدن مجسمه آریو برزن در یاسوج، تخریب مجسمه تاریخی شیر سنگی در امام زاده سیدحسین کازرون و … وجه مشترک تمام این آثار به خصوص مجسمههای تاریخی است.
گفته میشود بخشی از تخريبها ناشی از استفاده از بناهای تاريخی برای برنامههای سياسی و تبليغاتی و بخشی ديگر واگذاری تعميرات به نيروهای غير متخصص است که به جای تعمير اصولی به اقداماتی دست می زنند که به سرعت ناکارايی آنها روشن میشود. نمونه آن کاشیکاری گنبد مسجد شاه اصفهان است که به دلايل مختلف چين خورده است.
در هر حال، رها کردن مجسمهها به حال خود، مايه تخريب تدريجی و فراموشی است اما تجربه نشان داده برخی این فراموشی تدریجی را برنمیتابند و دوست دارند زودتر مجسمهها را از میان بردارند. تخریب البته فقط به دست سیاستسازان و شهرداریها صورت نمیگیرد.
جمال کامیاب متخصص زیباسازی شهری میگوید: اکنون میبینیم که برخی اقدام به تخریب مبلمانهای شهری میکنند و به نیمکتها، کیوسکها، مجسمهها، تابلوها و… که در سطح شهر قرار دارند آسیب میرسانند. عدهای هستند که به خاطر مشکلات و ناهنجاریهای شخصیشان به اموال شهر خودشان که در واقع سرمایههای خودشان هستند آسیب میرسانند.
مجسمههای بیپناه
درباره اینکه چرا و با چه هدفی این مجسمهها تخریب میشوند دلایل مختلفی ذکر شده است. عدهای تخریب مجسمهها را مربوط به موضوع وندالیسم میدانند.
عدهای اعتراض مسؤولان به دلیل «طاغوتی» بودن آنها را دلیل تخریب عنوان میکنند و عدهای دیگر هم معتقدند در این ماجرا انگیزههای مالی وجود دارد، یعنی عدهای مجسمهها را تخریب و تکه تکه میکنند که اجزای آن را بفروشند.
به طور کلی به نظر میرسد که آسیب رساندن به مجسمهها دردسر زیادی نداشته باشد و کسانی که آنها را تخریب میکنند، هزینه چندانی برای کار خود پرداخت نمیکنند.
سالها است از ماجرای مفقود شدن سریالی مجسمههای شهری میگذرد و خبری از آن نیست؛ سریالهایی که هر از چندگاه تکرار میشود. از جمله اردیبهشت سال89 بود که خبر دزدیدهشدن مجسمه برنزی دکتر محمد معین از سطح شهر تهران (نهمین مجسمه ربوده شده از پایتخت) موجب شد تا روند سریالی مجسمههای سرقتشده از سطح شهر که ماجرای آن از اسفند سال88 آغاز شد، به اوج خود برسد و بهعنوان یکی از تعجببرانگیزترین و جنجالیترین سوژهها در محافل عمومی مطرح شود.
با این وجود و با گذشت سالها از چنین سریالهایی بعضا نه خبری از مجسمه جایگزین بوده و نه سرنوشت مجسمههای به یغما رفته!