برای همه کشورها اهمیت دارد که در قلمرو همسایگانشان چه میگذرد به خصوص تهدیدات امنیتی و وقایعی مانند اعتراضات مردمی، جنگ داخلی و از همه مهمتر تغییر رژیم که خیلی از معادلات را میتواند تحت تاثیر قرار دهد.
به گزارش نوروز، طی روزهای اخیر تحولات ازبکستان و ناآرامیهای منطقه قره قالپاق نگاه بسیاری را به خود دوخت. در آسیای میانه قزاقستان دیگر کشوری بود که درگیر ناآرامی شد چنانکه در دی ماه سال گذشته تنها طی یک هفته 164 نفر در این کشور جان باختند.
به همین ترتیب رویدادی مانند سقوط افغانستان در دامن طالبان تحول مهمی بود که تابستان گذشته بسیاری از کشورها را تحت تاثیر قرار داد. به همین خاطر اکثر دولتها با دقت وقایع پیرامون خود را رصد میکنند.
از سوی دیگر قدرتها منطقهای و جهانی در راستای اهداف و منافع خود عرصه گستردهتری را برای رصد تحولات خارجی تعریف کردهاند.
در این خصوص برخی به مقایسه الگوهای مربوط به فعالیت سیستمهای اطلاعاتی در رخدادی مانند پیشبینی قدرتیابی مجدد طالبان در افغانستان پرداخته و روی الگوی فرانسویها تمرکز کردهاند.
«فایننشیالتایمز» در گزارشی مینویسد: در حالی که بسیاری از سرویسهای اطلاعاتی غربی به خصوص آمریکاییها میگفتند بعد از خروج نیروهای این کشور و متحدان ناتو از افغانستان اگر طالبان بخواهد مسلط شود به چندین ماه زمان نیاز دارد، افسران اطلاعاتی فرانسوی تحلیلی دیگر داشتند و دو ماه زودتر از ماه اوت و شروع تخلیه شهروندان سایر کشورها از افغانستان در اوج بحران، نسبت به این امر اقدام کرده بودند.
در آن زمان تصمیم فرانسه باعث اعتراض سازمانهای غیردولتی و برخی از متحدان اروپایی فرانسه شد. آنها نگران این رها شدن آشکار افغانستان بودند و فرانسویها را متهمکردند که نسبت به تأثیر امنیتی اعلامیه «جو بایدن» مبنی بر خروج کامل نظامی ایالاتمتحده در سپتامبر بدبین هستند. در واقع آیندهنگری فرانسه در مورد فروپاشی قریبالوقوع کابل با عدم آمادگی ایالاتمتحده در تضاد بود و این گمانهزنی را برانگیخت که جاسوسان فرانسوی چیزی را میدانند که آمریکاییها نمیدانند.
مقامات ارشد پاریس و تحلیلگران مستقل اما اعلام کردند آنها اطلاعات مشابهی داشتند ولی تفاوت در نحوه ارزیابی آنها از اطلاعات به دست آمده بود. در واقع وقتی که آمریکاییها به دلیل ارتباط طولانیمدت با نیروهای مسلح افغانستان و همینطور سرمایهگذاری بیش از یک تریلیون دلاری در این کشور و نیز ماهیت دستوپا گیر سیستمهای اطلاعاتی خودشان نسبت به دریافت واقعیات جامعه افغانستان کور شده بودند و به گفته «میریام بنراد» استاد روابط بینالملل در دانشگاه بینالمللی «شیلر» دچار بزرگترین شکست اطلاعاتی در بها دادن به قدرت، انسجام و وفاداری ارتش افغانستان به منظور کنترل بر شهرهای این کشور و انجام مراحل عقبنشینی بودند، فرانسویها با حفظ فاصله خود از این شرایط و تحلیلی عمیقتر از حوادث پیشرو و نتایج آن تصمیم مناسبتری را اتخاذ کردند.
واقعیت این ماجرا هر چه که باشد نشان از یک شکست اطلاعاتی بزرگ برای سازمانهای اطلاعاتی غربی و به طور خاص ایالاتمتحده دارد؛ موضوعی که بیشازپیش ضرورت انجام برخی بازنگریهای بنیادین در این سازمانها را به مقامات سیاسی گوشزد میکند.